حافظ عثمان
حافِظْ عُثْمان، عثمانبنعلی، خوشنویس برجستۀ قلمهای 6 گانه (اقلام سته) و صاحب سبک عثمانی (1052-1110ق / 1642- 1698م). وی در استانبول زاده شد (صویولجیزاده، 36)؛ پدرش مؤذن مسجد خاصکی سلطان، و خودش حافظ قرآن بود و بههمین سبب بهحافظ شهرت یافت (مستقیمزاده، 301؛ حبیب، 121-122).
او تحصیلات اولیه را بهسبب شغل پدرش با حمایت وزیر مصطفى پاشا ــ مشهور به کوپریلیزاده ــ در زادگاهش استانبول گذراند. مقدمات خوشنویسی را نزد خوشنویس نامدار درویش علی فرا گرفت (مستقیمزاده، همانجا؛ حبیب، 122) و پس از چندی به سبب کهنسالی استادش، با اجازه از وی به شاگردی صویولجیزاده مصطفى ایوبی ــ که خود از شاگردان ممتاز درویش علی بود ــ درآمد و در 18 سالگی موفق به کسب «اجازه» از صویولجیزاده شد (همانجاها؛ هوار، 143). او در یکی از آثار خود اینطور رقم زده است: «... عثمان الحافظ ... من تلامیذ مصطفى افندی الایوبی» (رادو، 112، تصویر).
حافظعثمان مدتی را نیز نزد اسماعیل نفسزاده شاگردی کرد، و در نهایت به مشق از روی خطوط قدما پرداخت. وی در 1106ق (تقریباً سالهای پایانی عمر)، به عنوان معلم خوشنویسی سلاطین عثمانی مصطفى دوم (سل 1107-1115ق / 1695-1703م) و برادرش احمد سوم (سل 1115-1143ق / 1703-1730م) منصوب شد (شیمل، 74).
وی حنفیمذهب بود (مرادی، 163؛ اعظمی، 129) و از طریق سید علاءالدین افندی ــ شیخ خانقاه قوجه مصطفى پاشا ــ خرقه بر تن کرد و به طریقۀ سنبلیه پیوست (مستقیمزاده، 302؛ شیمل، همانجا).
حافظعثمان به حقوق استادی و شاگردی بسیار پایبند بود و حتى در هنگام اجرای مناسک حج نیز از آموزش خودداری نمیکرد (حبیب، 122؛ مستقیمزاده، 302-303). وی یکشنبهها شاگردان فقیر خود را به رایگان تعلیم خط میداد (همو، 303؛ حبیب، 122-123). با این وجود، برخی از روی حسادت صفات ناپسندی را به وی نسبت داده بودند. حافظعثمان از منصب و مستمری دولتی برخوردار بود (مستقیمزاده، 302-303). او در 1087ق به حج رفت و همچنین به مصر، ادرنه و بورسه سفر کرد (اوغوردرمان، 98).
او در 3 سال پایانی زندگی ــ در حالیکه فلج بود ــ در محلۀ سنجاقدار استانبول زندگی میکرد و به سال 1110ق درگذشت و در خانقاه قوجه مصطفى پاشا به خاک سپرده شد (مستقیمزاده، 302-303؛ حبیب، 123؛ سامی، 3 / 1914؛ صویولجیزاده، 36؛ شیمل، همانجا). کتیبۀ سنگ قبـر او را قپـولی اسماعیل افندی به خط نسخ نوشته است (نک : «دائرةالمعارف ... »، XVIII / 308، تصویر؛ اوغوردرمان، 99، تصویر؛ حبیب، 122؛ مستقیمزاده، 304). مادهتاریخ وفاتش را سید عبدالحلیم افندی سروده (همو، 303-304)، و یحیى کمال ــ آخرین شاعر ترکیسُرای سبک قدیم ــ وی را با عنوان «پیامبر خوشنویسی» ستوده است (شیمل، همانجا).
افظ عثمان از شاگردان با واسطۀ منسوب به سلسلۀ خوشنویسانی است که به قبلة الکتاب شیخ حمدالله آماسی میرسند (عالی، 24-25؛ حبیب، 79 بب ؛ فضایلی، 336؛ هوار، 117)؛ خوشنویسان این سلسله و دیگر خوشنویسان عثمانی خود از پیروان استادان ایرانی بودند (عالی، 23-24؛ یوسفی، 711-712).
حافظعثمان خطوط متقدمین بهویژه حمدالله آماسی را در اقلام نسخ و ثلث مشق کرده (اصلانآپا، 325-326؛ یوسفی، 711)، از این رو ست که حمدالله را شیخ اول و حافظ عثمان را شیخ ثانی (ثریا، 3 / 422؛ اولکر، 27) و گاهی شیخ ثالث (فضایلی، 340؛ مصرف، مصور ... ، 196، تصویر 598 ب؛ بهنسی، ذیل الشیخ الخطاط) نامیدهاند. او افزون بر خطوط اصول، قلم نستعلیق را نیز خوش مینوشت (برای نمونههایی از شیوۀ مفردات حـافظ عثمـان، نک : مصرف، بـدائـع ... ، 354-361؛ مصور، 111، تصویر 369).
شکوفایی کار حافظ را میان سالهای 1090-1100ق نوشتهاند (اغوردرمان، همانجا). او شاگردان بسیاری را پروراند که برخی از آنان خوشنویسان نامداری شدند. از میان آنها میتوان محمد راسم، یوسف رومی و یوسف مجدی (حبیب، 33؛ ثریا، همانجا)، و رجالی چون ابراهیم پاشا نوشهرلی (ه د، 2 / 483) را نام برد. خوشنویسان متأخرتر نیز خط او را «نقل» کردهاند (نک : صفوت، 68, 77، تصویرها).
آغا قپولی اسماعیل افندی بر آن است که زیبایی خط را میتوان در آثار حافظعثمان دید (مستقیمزاده، 302)، و عبدالمحمد ایرانی مینویسد: «حافظ عثمان در میان عثمانیان جایگاه میرعماد را میان ایرانیان دارد» (ص 153). بعضی از تذکرهنویسان عرب او را با صفاتی چون: زرینقلم، یگانۀ روزگار و جز آنها یاد کردهاند و از تأثیر قلمش بر خوشنویسان ممتاز معاصر عرب سخن گفتهاند (اعظمی، 129-131).
از حافظعثمان آثار زیادی به صورت کتابت قرآن، قطعه، حلیه، و اندکی کتیبه برجای مانده است. مذهِّب آثار او، محمد چلبی، برادرزادهاش بوده است (مستقیمزاده، 304؛ حبیب، 123؛ اوزون چارشیلی، III(2) / 574).
برخی از آثار حافظعثمان عبارتاند از:
الف ـ قرآنهـا
او بـالـغ بـر 25 قـرآن کتـابـت کـرده کـه برخی از آنها بارها در استانبول و مصر چاپ شده است (کردی، 339)؛ از آن جمله است: قرآنهایی که در 1094ق (نک : «دائرةالمعارف»، XVIII / 307، تصویر)، 1095ق (نک : رادو، 115، تصویر)، و 1097ق در ایاصوفیه (دفتر ... ، 3؛ سامی، 3 / 1914) کتابت شده است. قرآن اخیر به دستور سلطان عبدالحمید دوم (سل 1293-1327ق / 1876- 1909م) و زیرنظر عثمانبیک مطبعهچی در 1298ق / 1881م به چاپ رسیده و به مصحف حافظعثمان معروف است (اوغوردرمان، 99)؛ جزو آخر آن در مجموعۀ سلطانی القرائی در ایران محفوظ است (بیانی، 4 / 1110-1111).
ب ـ قطعات
از حافظعثمان قطعات بسیاری باقی است: 30 قطعه در کتابخانۀ توپکاپیسرای (رادو، 112)؛ قطعههایی به قلمهای مختلف ثلث 3 دانگ و نسخ کتابت عالی با رقم «کتبة المذنب عثمان المعروف بحافظ القرآن»، موجود در موزۀ اسلامی ترک (بیانی، 4 / 1110)؛ قطعهای به قلم نستعلیق دو دانگ و کتابت خوش، 1064ق، موجود در کتابخانۀ خزینۀ اوقاف استانبول (همو، 2 / 427).
ج ـ حلیه
گونهای از کتابت که در آن نام و صفات پیامبر(ص) با ترکیببندی گوناگون و قلمهای مختلف، خوشنویسی میشود. قالب سنتی این نوع نگارش را حافظعثمان ارائه کرد و خوشنویسان پس از او با استفاده از این قالب، حلیههایی با اشکال گوناگون پدید آوردند. ازجمله: حلیهای در کتابخانۀ چستربیتی (Ms. Additional)، 1103ق، و 6 حلیه در موزۀ توپکاپیسرای (صفوت، 47-48؛ جیمز، 32، تصویر 40؛ اصلانآپا، 325؛ ایرانی، 152، تصویر؛ رادو، 112, 114؛ دره، 80، 78 و تصویرهای 27, 29, 94, 118).
د ـ کتیبهها
از کتیبههای نگاشتهشده توسط وی میتوان به کتیبۀ چشمۀ مسجد شهید سلیمانپاشا در اسکودار، و کتیبۀ سنگ مزار سیاوشپاشا در گورستان قرهجه احمد تونوس باغی اشاره کرد (اوغوردرمان، همانجا؛ نیز برای اطلاع از دیگر آثار معرفیشده از وی، نک : بیانی، 4 / 1110؛ بلر، 249؛ صفدی، 30؛ مصرف، مصور، 425، 426، 602-604، تصویرها؛ اولکر، 28، تصویر؛ رادو، 109, 111، تصویرها؛ اوغوردرمان، 98-99، تصویرها؛ الپ ارسلان، 403، تصویر؛ نیز برای زندگی و آثار او، نک : دره، سراسر کتاب).
حافظ عثمان بن علی را نباید با حافظعثمان (قایشزاده) که در سدۀ 14ق / 20م میزیست، یکی دانست (مصرف، همان، 196، تصویرهای 598 آ ـ ب).
مآخذ
اعظمی، ولید، تراجم خطاطی بغداد المعاصرین، بیروت، 1977م؛ ایرانی، عبدالمحمد، پیدایش خط و خطاطان، تهران، یساولی؛ بهنسی، عفیف، معجم مصطلحات الخط العربی و الخطاطین، بیروت، 1995م؛ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران، 1363ش؛ ثریا، محمد، سجل عثمانی ( تذکرۀ مشاهیر عثمانیه)، استانبول، 1311ق؛ حبیب اصفهانی، خط و خطاطان، قسطنطنیه، 1305ق؛ دفتر کتبخانۀ ایاصوفیه، استانبول، 1304ق؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1308ق؛ عالی، مصطفى، مناقب هنروران، استانبول، 1926م؛ فضایلی، حبیبالله، اطلس خط،اصفهان، 1350ش؛ کردی مکی، محمدطاهر، تاریخ الخط العربی و آدابه، قاهره، 1358ق / 1939م؛ مرادی، محمد خلیل، سلک الدرر، بیروت، 1408ق / 1988م؛ مستقیمزاده، سلیمان، تحفۀ خطاطین، استانبول، 1928م؛ مصرف، ناجی زینالدین، بدائع الخط العربی، بغداد، 1981م؛ همو، مصور الخط العربی، بغداد، 1394ق / 1974م؛ نیز: